English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (481 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
vent U سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
vented U سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
venting U سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
vents U سوراخی در مرکز چتر نجات برای افزایش پایداری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
lifebuoys U کمربند یاحلقه نجات شناوری که برای نجات غریق بر روی اب شناور میباشد
lifebuoy U کمربند یاحلقه نجات شناوری که برای نجات غریق بر روی اب شناور میباشد
bailer U سوراخی در عقب قایق برای بیرون ریختن اب
revenue tax U مالیاتی که برای افزایش درامد کشور است نه برای تاثیردربازرگانی
precision U استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت
multiple U استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت ممکن
lightening hole U سوراخی که در قسمتی ازسازه که کمتر تحت تنش قراردارد برای کاهش وزن ایجادمیشود
jukebox U جعبه گرامافون خودکار دارای سوراخی برای ریختن پول ودکمه مخصوص انتخاب صفحه
slot U شکاف یا سوراخی که برای انداختن پول در قلک وتلفن خود کار وامثال ان تعبیه شده
slotting U شکاف یا سوراخی که برای انداختن پول در قلک وتلفن خود کار وامثال ان تعبیه شده
slots U شکاف یا سوراخی که برای انداختن پول در قلک وتلفن خود کار وامثال ان تعبیه شده
jukeboxes U جعبه گرامافون خودکار دارای سوراخی برای ریختن پول ودکمه مخصوص انتخاب صفحه
persistency U پایداری گاز جنگی پایداری اصرار
penny in the slot U سوراخی برای انداختن پول خرد در ان تعبیه شده و پول را در ان می اندازند
zahn cup U محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
warping U پیچاندن بالها بصورت متقارن برای بدست اوردن پایداری عرضی و قابل کنترل
make a run for it <idiom> U برای نجات جان فرار کردن
life raft قایق چوبی [برای نجات غریق]
self defense U پایداری داخلی پایداری ملی
jettisons U به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
jettisoned U به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
jettisoning U به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
jettison U به دریا ریختن کالا برای نجات کشتی
particularism U اعتقادباینکه نجات فقط برای برگزیدگان میسر است
becking mill U غلطک برای افزایش طول
pipelining U تکنیکی است برای افزایش سرعت کامپیوتر
fast pill U ماده محرک غیرمجاز برای افزایش سرعت اسب
tweaked U تنظیمهای کوچک برنامه یا سخت افزار برای افزایش کارایی
adjective colour U زنگی که برای ثابت شدن محتاج به افزایش چیزدیگری است
tweaks U تنظیمهای کوچک برنامه یا سخت افزار برای افزایش کارایی
tweaking U تنظیمهای کوچک برنامه یا سخت افزار برای افزایش کارایی
tweak U تنظیمهای کوچک برنامه یا سخت افزار برای افزایش کارایی
additive ماده ای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به آن اضافه شود
additives U مادهای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به ان اضافه شود
expansion U تخته مدار چاپ شده متصل به سیستم برای افزایش کارایی آن
cold rolling U عملیاتی که برای افزایش سختی و استکام فولاد روی ان صورت میگیرد
sub woofer U هرتز , که در دستگاههای معمولی برای افزایش کیفیت صدا استفاده میشود
natural rate hypothesis U هیچ تمایلی برای تورم در جهت افزایش یا کاهش وجود ندارد
expansion board U برد مدار چاپی برای افزایش قابلیتها و توابع به سخت افزار کامپیوتر
card U تخته مدار چاپ شده که به سیستم متصل است برای افزایش کارایی آن
cards U تخته مدار چاپ شده که به سیستم متصل است برای افزایش کارایی آن
hot site U یک مرکز کاملا" مجهزکامپیوتری که برای حالت اضطراری اماده است
pipelines U زمان بندی ورودیهای ریزپردازنده وقتی چیزی رخ نداده است برای افزایش سرعت
pipeline U زمان بندی ورودیهای ریزپردازنده وقتی چیزی رخ نداده است برای افزایش سرعت
debt finance U افزایش سرمایه از طریق فروش سهام تامین محل برای پرداخت قروض و دیون
litotes U کوچک قلم دادن چیزی برای افزایش اهمیت ان ویااجتناب ازانتقاد شکسته نفسی
increased U صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increase U صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increases U صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
long run U مدت کافی برای تغییر دادن در مقدار تولید به وسیله کاهش یا افزایش فرفیت موسسه
pre fetch U دستورات CPU ذخیره شده در صف کوتاه موقت پیش از پردازش برای افزایش سرعت اجرا
accretion U افزایش بهای اموال افزایش میزان ارث
bulking U افزایش حجم مصالح ریزدانه ناشی از افزایش اب
calendaring U قرار دادن الیاف کتان یاپارچه در محلول داغ و غلیظ سود برای افزایش مقاومت وشفافیت ان
air sea rescue U عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air-sea rescue U عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
fine tune U تنظیم خصوصیات و پارامترهای نرم افزار و سخت افزار برای افزایش کارایی
medical assemblage U مرکز جمع اوری پزشکی مرکز تجمع بیماران
tunes U تنظیم با مقدار کوچک پارامترهای سخت افزاری یا نرم افزاری برای افزایش کارایی
tune U تنظیم با مقدار کوچک پارامترهای سخت افزاری یا نرم افزاری برای افزایش کارایی
shifts U روش افزایش کل ترکیب بیتهای ممکن با استفاده از تعدادی بیت برای بیان اینکه آیا کد بعدی باید جای شود یا میز
shifted U روش افزایش کل ترکیب بیتهای ممکن با استفاده از تعدادی بیت برای بیان اینکه آیا کد بعدی باید جای شود یا میز
shift U روش افزایش کل ترکیب بیتهای ممکن با استفاده از تعدادی بیت برای بیان اینکه آیا کد بعدی باید جای شود یا میز
wagners law U براساس این قانون که توسط اقتصاددان المانی بیان شده رابطه مستقیمی بین افزایش مخارج دولت و افزایش رشد وتوسعه اقتصادی وجود دارد
weather central U مرکز کنترل اوضاع جوی مرکز هواشناسی
centrifugal U با سیستم گریز از مرکز با نیروی گریزاز مرکز
quad U چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند
quads U چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند
multiple U معماری پردازنده موازی که از چندین ALU و حافظه موازی برای افزایش سرعت پردازش استفاده میکند
multiplier principle U اصل ضریب افزایش سرمایه نسبت بین افزایش سرمایه گذاری و بالا رفتن درامد
deep stall U وضعیتی در هواپیماهای دارای دم تی شکل که افزایش ناگهانی زاویه حمله سبب عدم توانایی سطوح افقی برای کنترل وضعیت طولی هواپیمامیگردد
graphics U کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
provision center U مرکز تدارکات مرکز توزیع اماد
coprocessor U پردازنده جانبی مخصوص مشابه آرایه یا پردازنده عددی که میتواند با CPU اصلی برای افزایش سرعت اجرا کار کند
Intel U محدوده پردازنده ها ساخت intel که حاوی قط عاتی هستند که برای افزایش کارایی به کار می روند در صورت کار با چند رسانهای و ارتباطات
switching U مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
porousness U پر سوراخی
porosity U پر سوراخی
PCMCIA U سوراخی
to stuff up a hole U سوراخی را گرفتن
a breach in the fence U سوراخی در حصار
culver-house U [سوراخی در کبوترخانه]
cabin pressurization safety valve U شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
center mark U علامت مرکز نشانه مرکز
charactristics U مشخصات مقدماتی یا اصلی که عبارتند از ضریب براضریب پسا نسبت برا به پساموقعیت مرکز فشار و ضریب گشتاور برای هر زاویه حمله
action U حرف یکتایی که در رابط ه با یک منوی خاص برای افزایش سرعت عمل میکند و وقتی که کاربر این حرف را انتخاب میکند
actions U حرف یکتایی که در رابط ه با یک منوی خاص برای افزایش سرعت عمل میکند و وقتی که کاربر این حرف را انتخاب میکند
collision parameter U در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
to plug U سوراخی را گرفتن [ بستن]
tamp U سوراخی را با شن وغیره پرکردن
pre- U دستورات خوانده شده و ذخیره شده در یک صف کوتاه موقت در CPU که حاوی دستورات بعدی برای پردازش است و سرعت اجرا را افزایش میدهد
pre U دستورات خوانده شده و ذخیره شده در یک صف کوتاه موقت در CPU که حاوی دستورات بعدی برای پردازش است و سرعت اجرا را افزایش میدهد
slutsky theorem U براساس این قضیه با کاهش قیمت یک کالا مقدار تقاضا برای ان افزایش یافته و این امر بعلت اثر درامدی و اثر جانشینی امکان پذیر است
tampons U توپی یا کهنه مخصوص گرفتن سوراخی
tampon U توپی یا کهنه مخصوص گرفتن سوراخی
whole blood center U مرکز کنترل و اهداء خون مرکز جمع اوری خون
pinhole U سوراخی که ازفرو کردن سنجاق درچیزی پدیداید
anti balance tab U بالچهای که روی سطوح کنترل که در جهت انحراف سطح اصلی منحرف شده وگشتاور لازم برای انحراف سطح را افزایش میدهد وحرکت انرا در مقابل جریان هوا مشکل میسازد
acceleration principle U یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
retardation U [افزایش طول نخ در اثر نیروی کشش ثابت در زمان معین] [در چله هایی که به مدت طولانی روی دار می مانند این افزایش طول مشاهده می شود و کاهش استحکام نخ و کاهش طول عمر فرش را به همرا دارد.]
hole U سوراخی در لبه دیسک ای که شیاربندی سخت شده است
holes U سوراخی در لبه دیسک ای که شیاربندی سخت شده است
cards U سوراخی که در موازات بلندترین لبه کارت قرار دارد
holing U سوراخی در لبه دیسک ای که شیاربندی سخت شده است
female U سوراخی که سوزنی وارد آن میشود تا اتصال برقرار شود
card U سوراخی که در موازات بلندترین لبه کارت قرار دارد
holed U سوراخی در لبه دیسک ای که شیاربندی سخت شده است
sales promotion U افزایش فروش از راه تبلیغات افزایش فروش
battery control central U مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
army operations center U مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
bush U استوانه توخالی که داخل سوراخی جای گرفته و محکم میشود
bushes U استوانه توخالی که داخل سوراخی جای گرفته و محکم میشود
resistance U پایداری
consistency U پایداری
hold one's ground U پایداری
hold one's own U پایداری
endurance U پایداری 0
resists U پایداری
stickability U پایداری
stableness U پایداری
resist U پایداری
stability U پایداری
permanence U پایداری
resisted U پایداری
resisting U پایداری
perenniality U پایداری
commorant U پایداری
consistent U پایداری
permanency U پایداری
persistence U پایداری
consistence U پایداری
constancy U پایداری
permanencies U پایداری
socket [سوراخی که سوزن یا ورودی وارد میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند]
sockets U سوراخی که سوزن یا ورودی وارد میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند
malthusian law of population U نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
frequency stability U پایداری فرکانس
consistency of concrete U پایداری بتن
soil consistence U پایداری خاک
speed stability U پایداری سرعت
spiral stability U پایداری چرخشی
plastic consistency U پایداری خمیری
people forces U نیروی پایداری
creep strength U پایداری خزشی
staying power U نیروی پایداری
thermodynamic stability U پایداری ترمودینامیکی
light stable U پایداری نور
longitudinal stability U پایداری طولی
optical stability U پایداری نوری
static stability U پایداری استاتیک
negative stability U پایداری منفی
stability calculation U حساب پایداری
resistance adjustment میزان پایداری
stability constant U ثابت پایداری
stability of slope U پایداری ترانشه
neutral stability U پایداری بی تفاوت
staidness U ارامش پایداری
neutral stability U پایداری خنثی
fixity U قرار پایداری
kinetic stability U پایداری سینتیکی
directional stability U پایداری سمتی
stabilizing U پایداری کردن
lateral stability U پایداری عرضی
retentivity U پایداری مغناطیسی
stability U پایایی پایداری
directional stability U پایداری جهشی
kinetic stability U پایداری جنبشی
stability of an emulsion U پایداری امولسیون
elastic stability U پایداری ارتجاعی
inherent stability U پایداری ماندگار
relief hole U سوراخی در ورقههای فلزی که تلاقی دو خم را بدون تاب برداشتن صفحه ممکن میسازد
TCP/IP U پروتکل ارسال داده در شبکه ها وسیستمهای ارتباطی . اغلب در شبکههای مبتنی برUnix استفاده میشود این پروتکل برای تمام ارتباط تحت کنترل مرکز استفاده میشود
fuel endurance U قدرت پایداری سوخت
statics U دانش پایداری نیروها
ligand field stabilization energy U انرژی پایداری میدان لیگاند
crystal field stabilization energy U انرژی پایداری میدان بلور
creep strength depending on time U پایداری خزشی تابع زمان
e c e U کمیسیون اقتصادی اروپا کمیسیونی که در بطن شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل برای هماهنگ کردن روشهای اقتصادی دولتها درجهت افزایش فعالیتهای اقتصادی اروپا و نیز بسط وگسترش روابط اقتصادی کشورهای اروپایی با یکدیگرتشکیل شده است
half residence time U نیمه عمر پایداری عناصرریزش اتمی یا رادیواکتیو
l.f.s.e U energy stabilization ligandfield انرژی پایداری میدان لیگاند
alignments U میخی که در سوراخی قرار می دهند تا دو وسیله متوازن قرار بگیرند
alignment U میخی که در سوراخی قرار می دهند تا دو وسیله متوازن قرار بگیرند
lubber's hole U سوراخی در نوک کشتی نزدیک دگل که طناب دگل بوسیله ان بالا وپایین میرود
differential compression check U ازمایشی از وضعیت موتور که در ان مقدار نشتی رینگها وسوپاپها توسط اندازه گیری افت فشار در طرفین سوراخی با قطر معین تعیین میشود
pigou effect U اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
rescuing U نجات
liberation U نجات
life vest U کت نجات
rescue U نجات
escape line U خط نجات
safety U نجات
livery U نجات
rescues U نجات
life jacket U کت نجات
rescued U نجات
liveries U نجات
salvation U نجات
survival suit U لباس نجات
survived U نجات دادن
survive U نجات دادن
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1incentive
1affixation
1gorse melatonin
1if you have any question please ask us , we are here to help
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com